تحلیل تکنیکال مقدماتیتحلیل بنیادی

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال چیست؟

۲۲ دقیقه . ۰۳ تیر ۱۴۰۳, ۲۰:۲۷:۳۴
۰
امتیاز این نوشته
۰

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال یکی از موضوعات کلیدی در دنیای معاملات مالی است. این دو رویکرد با وجود هدف مشترک کسب سود، از مسیرهای بسیار متفاوتی به مقصد می‌رسند؛ اما آیا واقعاً می‌توان گفت که یکی از این روش‌ها بر دیگری برتری دارد؟

تفاوت تحلیل تکنیکال با فاندامنتال نه‌تنها در نوع داده‌ها و اطلاعاتی که بررسی می‌کنند، بلکه در فلسفه‌ای است که پشت آن‌ها قرار دارد. تحلیل تکنیکال بر این باور استوار است که تمام اطلاعات مورد نیاز در قیمت‌ دارایی‌ها وجود دارد و با مطالعه الگوهای قیمتی می‌توان آینده بازار را پیش‌بینی کرد. در مقابل، تحلیل فاندامنتال تلاش می‌کند تا با بررسی عوامل اقتصادی، مالی و سیاسی، ارزش ذاتی یک دارایی را محاسبه کند.

با توجه به تفاوت تحلیل تکنیکال با بنیادی در رویکرد و منابع اطلاعاتی، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران باید تصمیم بگیرند که کدام روش یا ترکیبی از آن‌ها را برای استراتژی معاملاتی خود انتخاب کنند. در این مقاله به بررسی جزئیات تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و همچنین چگونگی ترکیب این دو رویکرد برای دستیابی به نتایج بهتر می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

پیش‌از اینکه به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بپردازیم، لازم است که با این دو نوع تحلیل، تعریف و کاربرد آن‌ها و ویژگی‌هایی که دارند، به‌طور کامل آشنا شوید.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
هدف تحلیل فاندامنتال، تعیین ارزش ذاتی یک ارز نسبت به ارزهای دیگر است.

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental) در فارکس شامل ارزیابی وضعیت اقتصادی یک کشور و به تبع آن، ارز آن کشور است. این تحلیل، حرکات قیمت ارز را درنظر نمی‌گیرد؛ در عوض، معامله‌گران بنیادی فارکس از نقاط داده برای تعیین قدرت یک ارز خاص استفاده می‌کنند.

تحلیل‌گران برای سنجش سلامت اقتصادی یک کشور، داده‌هایی مانند نرخ بهره، رشد تولید ناخالص داخلی، تورم، بیکاری و تراز تجاری را بررسی می‌کنند. هدف، تعیین ارزش ذاتی یک ارز نسبت به ارزهای دیگر است. در واقع، تحلیل‌گران بنیادی با تمرکز بر عوامل منطقی سعی می‌کنند ارزش واقعی یک دارایی را درک کنند. پس‌از آن، معامله‌گران می‌توانند تعیین کنند که ارزش ذاتی یک دارایی بالاتر یا پایین‌تر از قیمتی است که در بازار معامله می‌شود و براساس این فرض که کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی قیمت‌گذاری شده است، به‌دنبال کسب سود باشند.

اگر دارایی کم‌ارزش تشخیص داده شود، معامله‌گر آن را می‌خرد. اگر پر‌ارزش باشد، ممکن است آن را بفروشد یا منتظر فرصتی بماند که ارزش واقعی دارایی کاهش پیدا کند. به‌طور کلی، ارزش ارز کشورهای با بنیادهای اقتصادی قوی‌تر، نسبت به ارز کشورهای با بنیادهای ضعیف‌تر، افزایش پیدا می‌کند.

درحالی‌که تحلیل بنیادی کاربردهای کوتاه‌مدت دارد؛ اما به‌طور کلی بخشی از یک رویکرد بلندمدت برای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود.

در تصویر زیر نمونه‌ای از یک تقویم اقتصادی آورده شده است که معامله‌گران فاندامنتال می‌توانند از آن برای به‌روزماندن با آخرین انتشار داده‌ها استفاده کنند. هر روز داده‌های زیادی منتشر می‌شود، به‌همین‌دلیل معامله‌گران باید بدانند که چگونه تقویم را برای نمایش اطلاعات مرتبط فیلتر کنند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
نمونه‌ای از یک تقویم اقتصادی در فارکس

با ارزیابی نقاط داده، یک معامله‌گر، سلامت نسبی اقتصاد یک کشور را تجزیه و تحلیل می‌کند و تصمیم می‌گیرد که آیا روی حرکت آتی ارز آن کشور معامله کند یا خیر.

جدول زیر به‌طور خلاصه اثرات کلی را که داده‌های اقتصادی مختلف بر قدرت یک ارز دارند، نشان می‌دهد. توجه داشته باشید که این تأثیرات تضمینی نیستند؛ زیرا عوامل زیادی بر حرکات نرخ ارز اثر می‌گذارند.

 انتظارتأثیر بر ارز
تولید ناخالص داخلی (GDP)بهتر از حد انتظارمثبت
تورم مصرف کننده (CPI)بهتر از حد انتظارمثبت*
تراز تجاریکسری تجاری (واردات> صادرات)منفی
نرخ بهره پایه بانک مرکزیافزایش نرخ بهرهمثبت
شاخص تولید بخش کارخانه‌ای (ISM)بهتر از حد انتظارمثبت
شاخص قیمت تولیدکننده (PPI)بهتر از حد انتظارمثبت
اثرات کلی داده‌های اقتصادی مختلف بر قدرت یک ارز

*کشورهای توسعه‌یافته از تورم متوسط استقبال می‌کنند؛ زیرا نشانه‌ای از رشد اقتصادی است. کشورهای در حال توسعه، کاهش یا حفظ تورم را به‌عنوان یک آمار مثبت می‌بینند؛ زیرا این امر سطح قیمت‌ها را کنترل می‌کند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

برای بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال لازم است که با تحلیل تکنیکال هم به‌خوبی آشنا باشید.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
تحلیل تکنیکال، سعی بر شناسایی الگوهای قیمتی، روی نمودار دارد.

تحلیل تکنیکال بر بررسی حرکات تاریخی یک دارایی برای پیش‌بینی قیمت آتی آن تمرکز می‌کند. با پیش‌بینی حرکت قیمت براساس روندهای گذشته، معامله‌گر قادر خواهد بود بهترین نقطه ورود یا خروج را برای معامله پیدا کند.

درحالی‌که تحلیل بنیادی معمولاً بر بازدهی بلندمدت متمرکز است، تحلیل تکنیکال بر بهینه‌سازی معاملات کوتاه‌مدت تمرکز دارد. معامله‌گران کوتاه‌مدت زمانی از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند که بخواهند بازدهی یک معامله را بهینه کنند.

تحلیل تکنیکال سعی دارد الگوهای قیمتی را روی نمودار قیمت شناسایی کند. معامله‌گران تکنیکال به‌دنبال الگوهای قیمتی مانند مثلث‌ها (triangles)، پرچم‌ها (flags) و کف‌های دوگانه (double bottoms) می‌گردند. براساس این الگوها، یک معامله‌گر نقاط ورود و خروج را تعیین می‌کند. برخلاف معامله‌گران بنیادی، یک معامله‌گر تکنیکال به دلایل حرکت قیمت (چرا قیمت در حال تغییر است) چندان اهمیت نمی‌دهد؛ زیرا روندها و الگوهای روی نمودارها سیگنال‌های او هستند.

در تصویر زیر نمونه‌ای از یک الگوی قیمتی (الگوی کف دوگانه) آورده شده است. بازار اولین کف را ایجاد می‌کند، سپس پیش‌از اینکه کف جدیدی ایجاد کند، کمی بالا می‌رود و پس‌از آن با معکوس‌شدن روند به‌سمت بالا حرکت می‌کند. معامله‌گران تکنیکال پیش‌از انجام معامله خرید (لانگ)، به‌دنبال تعیین حد ضرر در پایین‌ترین کف اخیر و انتظار برای رسیدن بازار به قله‌های بالاتر و دره‌های بالاتر هستند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
الگوی کف دوگانه در تحلیل تکنیکال

در عمل، معامله‌گران تکنیکال باید الگو را همان‌طور که در نمودار روزانه دلار آمریکا به ین ژاپن (USD/JPY) در شکل زیر نشان داده شده است، شناسایی کنند؛ جایی که شکل “W” قابل مشاهده است.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
نمودار روزانه دلار آمریکا به ین ژاپن

یک معامله‌گر تکنیکال فارکس، حرکات قیمت، روند، سطوح حمایت و مقاومت را که روی یک نمودار مشاهده می‌شود، ارزیابی می‌کند. بسیاری از الگوهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال بازار فارکس را می‌توان در بازارهای دیگر هم به کار برد.

علاوه‌براین، معامله‌گران هنگام تجزیه و تحلیل بازارهای ارز خارجی از اندیکاتورها و نوسانگرهایی که به نمودار قیمت اضافه می‌شوند، استفاده می‌کنند. میانگین‌های متحرک (Moving averages)، باندهای بولینگر (Bollinger Bands)، مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index یا RSI) و استوکاستیک (stochastic)، برخی از ابزارهای رایج در جعبه ابزار معامله‌گران تکنیکال هستند. معامله‌گران تکنیکال شاخص‌ها را ترجیح می‌دهند؛ زیرا استفاده از آن‌ها آسان است و سیگنال‌های واضحی ارائه می‌دهند.

تحلیل‌گران تکنیکال برای تحلیل نمودار از تکنیک «کندل استیک» (candlestick) هم استفاده می‌کنند. کندل‌ها به رنگ‌های سبز برای نشان‌دادن حرکت صعودی یا قرمز برای نشان‌دادن حرکت نزولی یک دارایی استفاده می‌شوند. اندازه کندل‌ استیک نشان‌دهنده تفاوت بین قیمت باز و بسته‌شدن بازار است، درحالی‌که خطوط بیرون‌زده به نام «فتیله» بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌ها را در طول جلسه معاملات نشان می‌دهند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
کندل استیک یکی از ابزارهای ضروری تکنیکالیست‌ها است.

روش‌های مختلفی برای انجام تحلیل تکنیکال با استفاده از کندل استیک وجود دارد؛ اما همه آن‌ها معمولاً روی الگویی که کندل استیک‌ها در یک دوره زمانی مشخص ایجاد می‌کنند، تمرکز دارند.

معامله‌گران برای تحلیل بلندمدت به میانگین‌های متحرک هم نگاه می‌کنند. این کار به کاهش نوسانات قیمت کمک می‌کند تا به سرمایه‌گذار اجازه دهد جهت روند حرکت قیمت یک دارایی را شناسایی کند.

یک معامله‌گر کالا که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کند، ممکن است میانگین متحرک ۲۱ روزه قیمت کالایی مانند نفت را ردیابی و این میانگین را با قیمت فعلی دارایی مقایسه کند. اگر تشخیص دهد که قیمت از این نقطه عبور کرده است، ممکن است به این معنی باشد که روند قیمت وارد فاز صعودی شده است و می‌تواند بیشتر افزایش یابد. معامله‌گر ممکن است به کندل استیک‌های این کالای انرژی هم نگاه کند و آن‌ها را با الگوهای مشابه در گذشته مقایسه کند تا حرکت آتی مورد انتظار را تعیین کند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال از جنبه‌های مختلف

حال که درک درستی از هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال به دست آوردید، وقت آن است که تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال را در ابعاد مختلف با هم مقایسه کنیم.

تفاوت تحلیل تکنیکال با بنیادی به این موضوع بستگی دارد که آیا تریدر رویکرد کوتاه‌مدت به سرمایه‌گذاری دارد یا بلندمدت و همچنین اینکه آیا بر شاخص‌های ملموس یا عملکردهای گذشته تمرکز می‌کند؟ با این مقدمه، به بررسی تفاوت‌های این دو نوع تحلیل از جنبه‌های مختلف می‌پردازیم:

تفاوت تحلیل تکنیکال با بنیادی از نظر منابع داده

اولین تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال از نظر منابع داده است. تحلیل بنیادی بر طیف وسیعی از داده‌های مالی از جمله صورت‌های مالی، شاخص‌های اقتصادی و گزارش‌های صنعت تکیه می‌کند. در مقابل، تحلیل تکنیکال عمدتاً از داده‌های تاریخی قیمت و حجم استفاده می‌کند.

از نظر افق زمانی

تحلیل بنیادی به‌طور معمول برای سرمایه‌گذاری بلندمدت استفاده می‌شود و سرمایه‌گذاران به بنیادهای یک شرکت یا اقتصاد یک کشور طی چند سال نگاه می‌کنند. ازسوی‌دیگر، تحلیل تکنیکال اغلب برای معاملات کوتاه‌مدت با تمرکز بر حرکات قیمتی روزانه، ساعتی یا حتی دقیقه‌ای به‌کار گرفته می‌شود.

تفاوت تحلیل تکنیکال با فاندامنتال از نظر عوامل تصمیم‌گیری

تحلیل بنیادی طیف گسترده‌ای از عوامل از جمله سلامت اقتصاد، گزارش‌های نرخ بهره، تورم، بیکاری، تولید ناخالص داخلی و غیره را درنظر می‌گیرد. در همین حال، تحلیل تکنیکال بر الگوهای قیمتی، اندیکاتورها و داده‌های حجم تمرکز دارد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال از نظر استفاده از قیمت دارایی‌ها

قیمت دارایی‌های پایه نقشی اساسی در تحلیل تکنیکال ایفا می‌کند؛ زیرا تحلیل‌گران دائماً داده‌های قیمت و حجم لحظه‌ای را برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات رصد می‌کنند. در تحلیل بنیادی، از قیمت دارایی برای محاسبه معیارهایی مانند نسبت قیمت به درآمد (P/E) استفاده می‌شود؛ اما این قیمت‌ها تمرکز اصلی نیستند.

تفاوت تحلیل تکنیکال با بنیادی از نظر فلسفه

مهم‌ترین تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در فلسفه پشت این دو نوع تحلیل نهفته است. تحلیل بنیادی بر این باور استوار است که ارزش ذاتی یک دارایی در نهایت در قیمت بازار آن منعکس خواهد شد. این تحلیل بر اهمیت کسب و کار و اقتصاد زیربنایی تأکید می‌کند. ازسوی‌دیگر، تحلیل تکنیکال بر این ایده استوار است که الگوهای تاریخی قیمت و روان‌شناسی بازار می‌توانند بینش‌هایی در مورد حرکات آتی قیمت ارائه دهند.

تفاوت تحلیل تکنیکال با فاندامنتال از نظر ریسک و پاداش

هر دو رویکرد با مجموعه خاص خود از ریسک‌ها و پاداش‌ها همراه هستند. تحلیل بنیادی می‌تواند محتاطانه‌تر باشد و اغلب با فرکانس معاملاتی پایین‌تر همراه است. تحلیل تکنیکال به‌دلیل افق زمانی کوتاه‌تر و وابستگی به نوسانات قیمت می‌تواند پرخطرتر باشد.

کاربرد در بازارهای مختلف

درحالی‌که هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال را می‌توان در طیف وسیعی از بازارهای مالی به‌کار برد، تحلیل تکنیکال اغلب در بازارهای با نقدشوندگی بالا و پرنوسان مانند ارزهای خارجی و ارزهای دیجیتال ترجیح داده می‌شود. تحلیل بنیادی بیشتر در بازارهای سهام سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. همچنین در استراتژی‌های معاملاتی بلندمدت مانند پوزیشن تریدینگ در فارکس، تحلیل فاندامنتال اهمیت زیادی دارد.

هر تحلیل مناسب چه کسانی است؟

حال که با تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال آشنا شدید، این سؤال پیش می‌آید که کدام‌یک از این دو گزینه را انتخاب کنید و کدام روش بهترین عملکرد را دارد؟ پاسخ صادقانه این است که از هر دو!

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
با ادغام تحلیل بنیادی و تکنیکال می‌توانید استراتژی‌های قدرتمندی را توسعه دهید.

قطعاً آگاهی از زمان انتشار اخبار بنیادی مهم مفید است. حتی متعصب‌ترین معامله‌گران تکنیکال هم باید بدانند که چه زمانی بانک‌های مرکزی مختلف جهان قصد اعلام نرخ بهره یا سایر تصمیمات سیاستی را دارند. این موضوع همراه با انتشار داده‌های مهمی مانند آمار بیکاری می‌تواند بازار را به‌طور قابل‌توجه تحت تأثیر قرار دهد. معامله بدون توجه به این رویدادها می‌تواند پرهزینه باشد؛ زیرا نوسانات بازار اغلب در چنین مواقعی افزایش پیدا می‌کند.

اگر تغییری اساسی در انتظارات عموم به وجود بیاید، برای مثال اگر نرخ بهره افزایش پیدا کند یا بیکاری بسیار بیشتر از حد انتظار باشد، چند کلمه می‌تواند باعث شود الگوهای نمودار جهت کاملاً متفاوتی پیدا کنند. اما معامله‌گران می‌توانند پس‌از اعلام اخبار از نمودارها استفاده کنند تا ببینند آیا واقعا احساسات بازار در حال تغییر است یا اینکه این نوسانات لحظه‌ای صرفاً یک هیجان زودگذر بوده است.

اگر یک روند در نمودار پس‌از اخبار غیرمنتظره‌ مجدداً شکل بگیرد؛ پس به‌طور واضح بازار آن اخبار را چندان مهم تلقی نکرده است. فردی که علاوه‌بر اخبار به نمودارها هم توجه می‌کند، می‌تواند نسبت به کسی که فقط اخبار را تماشا می‌کند و متقاعد می‌شود که بازار باید واکنش متفاوتی نشان دهد، در موقعیت بهتری قرار داشته باشد.

به‌طور کلی، تحلیل بنیادی، چشم‌انداز کلی و جهت‌گیری بلندمدت بازار را ارائه می‌دهد. تحلیل تکنیکال زمان مناسب برای ورود و خروج از معاملات را مشخص می‌کند. با ادغام تحلیل بنیادی و تکنیکال می‌توانید نقاط قوت هر دو رویکرد را ترکیب کنید و استراتژی‌های قدرتمندی را با پارامترهای مدیریت ریسک تعریف‌شده توسعه دهید. این امر به استفاده از روندهای بلندمدت و مدیریت نوسانات و زمان‌بندی کوتاه‌مدت کمک می‌کند.

مدیریت ریسک در تحلیل ترکیبی تکنیکال و بنیادی

مدیریت ریسک یکی دیگر از حوزه‌هایی است که در آن ترکیب رویکرد تکنیکال و بنیادی می‌تواند مفید باشد. اخبار اقتصادی ممکن است به شما بگوید که نگرش بازار نسبت به یک دارایی مالی خاص در حال تغییر است؛ اما لزوماً به شما نمی‌گوید که چه زمانی دیدگاه شما در مورد بازار اشتباه است.

به‌عنوان مثال، یک معامله‌گر با تکیه بر تحلیل بنیادی با استفاده از نقاط سنتی نمودار مانند حمایت و روند می‌تواند ریسک ناشی از تغییر دیدگاه خود را نسبت به بازار، اگر در نهایت این دیدگاه نادرست باشد، مدیریت کند.

رویکرد ترکیبی می‌تواند به تأیید روندها هم کمک کند. به‌عنوان مثال، اگر بیشتر مردم انتظار افزایش نرخ بهره را داشته باشند؛ اما این اتفاق نیفتد، ارزش ارز آن کشور خاص به‌طور معمول کاهش پیدا می‌کند؛ اما اگر همچنان به افزایش ادامه دهد، می‌تواند نشانه‌ای از وجود عوامل دیگری در این میان باشد و عنصر نرخ بهره چندان مهم نباشد.

واکنش بازار به اخبار بنیادی همچنان می‌تواند توسط معامله‌گر تکنیکال مورد استفاده قرار گیرد. شاید جای تعجب نباشد که پاسخی قطعی برای این موضوع وجود ندارد و بحث بین رویکرد فاندامنتال و تکنیکال همچنان ادامه دارد.

هیچ راه‌حل قطعی‌ای وجود ندارد که تضمین کند شما همیشه درست فکر می‌کنید؛ اما استراتژی‌های معاملاتی مختلف و سودآوری چه به‌صورت کاملاً تکنیکال، بنیادی یا ترکیبی از هر دو وجود دارد. همه چیز در مورد یافتن روشی است که با شخصیت معاملاتی خاص شما مطابقت داشته باشد.

جدول مقایسه تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

جدول زیر تفاوت تحلیل تکنیکال با فاندامنتال را به‌طور دقیق‌ و با جزئیات نشان می‌دهد:

ویژگیتحلیل بنیادیتحلیل تکنیکال
هدفتعیین ارزش واقعی یک داراییپیش‌بینی قیمت آتی یک دارایی
تمرکزعوامل ذاتی مانند عملکرد مالی شرکت، وضعیت کلان اقتصادیحرکات تاریخی قیمت و الگوهای نمودار
مدت زمانبلندمدتکوتاه‌مدت و بلندمدت
مخاطبسرمایه‌گذاران بلندمدتمعامله‌گران کوتاه‌مدت و بلندمدت
داده‌هاصورت‌های مالی، گزارش‌های خبری، شاخص‌های اقتصادیقیمت، حجم، معاملات
ابزارهانسبت‌های مالی، مدل‌های ارزش‌گذارینمودارها، اندیکاتورها، الگوهای قیمتی
مزایامی‌تواند به شناسایی سهام‌های کم‌ارزش کمک کندمی‌تواند به یافتن بهترین نقاط ورود و خروج برای معاملات کمک کند
معایبمی‌تواند ذهنی و تفسیرپذیر باشدمی‌تواند به عوامل غیرمنطقی مانند احساسات بازار وابسته باشد
کاربردانتخاب سهام برای سرمایه‌گذاری بلندمدتزمان‌بندی معاملات
جدول مقایسه تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال

این جدول به‌خوبی نشان می‌دهد که تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال هرکدام با دیدگاه‌ها و استراتژی‌های متفاوتی به سرمایه‌گذاری و معامله نگاه می‌کنند و بسته به نیاز و استراتژی سرمایه‌گذار می‌توان از هر یک به‌صورت مؤثری استفاده کرد.

پراپ تریدینگ با FORFX: سودآوری تحلیل تکنیکال و بنیادی بدون سرمایه اولیه

‌معامله‌گران پراپ که از مزایای قابل‌توجه مانند دسترسی به سرمایه کلان و داده‌های زمان واقعی برخوردارند، به‌طور مداوم به‌دنبال فرصت‌های معاملاتی جدید هستند. آن‌ها از هر دو تحلیل تکنیکال و بنیادی برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی با پتانسیل سود بالا کمک می‌گیرند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
پراپ فرم forfx محلی امن برای معاملات بی‌خطر شما است.

پراپ تریدر (Prop Trader) کوتاه‌شده‌ عبارت “Proprietary Trader” است و به معامله‌گرانی اشاره دارد که با استفاده از سرمایه و منابع مالی یک شرکت یا مؤسسه مالی به انجام معاملات می‌پردازند. این نوع معامله‌گران در بازارهای مالی مختلف مانند بازارهای سهام، اوراق قرضه، کالاها، ارزها و مشتقات فعالیت می‌کنند و هدف اصلی آن‌ها کسب سود از تغییرات قیمت بازار است. از آنجا که پراپ تریدرها با سرمایه شرکت معامله می‌کنند، نیازی به تأمین سرمایه اولیه برای ورود به بازار ندارند و معمولاً انگیزه زیادی دارند که ریسک‌های بیشتری بپذیرند و بازده بالاتری کسب کنند.

شرکت FORFX به‌عنوان یک پراپ معتبر برای ایرانیان و یک نهاد پیشرو در زمینه پراپ تریدینگ، استراتژی‌های جدیدی را برای فعالیت معامله‌گران ایرانی در بازار فارکس معرفی کرده است. این شرکت با ابتکار در خلق محصول جدیدی به نام «حساب لایو»، مسیر دستیابی معامله‌گران به سرمایه را به‌طور قابل‌توجه هموارتر کرده است. با این روش، تریدرها می‌توانند با بهره‌گیری از حساب شخصی خود در چالش‌ FORFX شرکت کنند.

اگر می‌خواهید با حساب لایو در چالش FORFX شرکت کنید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که حساب خود را نزد بروکر معتبر و رگوله‌شده اپوفایننس افتتاح کنید تا امکان شرکت در چالش‌ FORFX برای شما فراهم شود. در صورت موفقیت در این چالش‌، سرمایه موردنظر را به‌راحتی دریافت خواهید کرد؛ اما چنانچه در چالش موفق نشوید، می‌توانید با همان حساب خود و بدون پرداخت هزینه اضافی، دوباره و دوباره در چالش شرکت کنید تا وقتی که به هدف خود دست پیدا کنید.

علاوه‌بر حساب لایو، FORFX نوع دیگری از حساب‌ها، یعنی حساب کلاسیک پراپ، را برای شرکت در چالش‌ها ارائه کرده است. معامله‌گران می‌توانند با پرداخت هزینه مربوطه در چالش‌های دو مرحله‌ای شرکت کنند و در صورت موفقیت، سرمایه دریافت کنند. اگر معامله‌گران در این چالش‌ها ناکام مانند، باید هزینه حساب دمو را مجدداً پرداخت کنند؛ اما می‌توانند از ۲۰% تخفیف FORFX بهره‌مند شوند.

دیگر مزایای استفاده از خدمات FORFX عبارت‌اند از:

  • دسترسی به پلتفرم‌های معاملاتی پیشرفته و کاربرپسند MT4 و MT5؛
  • پشتیبانی مداوم ۲۴/۷ توسط تیم حرفه‌ای پشتیبانی برای رفع هرگونه مشکل؛
  • تقسیم سود منصفانه که ۸۰ درصد از سود کسب‌شده را به معامله‌گران اختصاص می‌دهد؛
  • همکاری با اپوفایننس، یک بروکر معتبر که تحت نظارت FSA فعال است و امنیت سرمایه‌های معامله‌گران را تضمین می‌کند.

با استفاده از خدمات FORFX می‌توانید با اطمینان بیشتری به تجزیه و تحلیل بازار بپردازید و سودآوری خود را به حداکثر برسانید.

سخن پایانی

تفاوت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در رویکرد و منابع اطلاعاتی آن‌ها است. تحلیل تکنیکال براساس داده‌های قیمتی گذشته و الگوهای نمودار عمل می‌کند، درحالی‌که تحلیل فاندامنتال بر پایه عوامل بنیادی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مرتبط با یک دارایی استوار است.

بااین‌حال، تفاوت تحلیل تکنیکال با فاندامنتال به‌معنای انحصاری‌بودن آن‌ها نیست. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای و موفق، ترکیبی از هر دو روش را به کار می‌گیرند تا از مزایای هر کدام بهره‌مند شوند. این ترکیب می‌تواند به آن‌ها در درک بهتر شرایط بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی آگاهانه‌تر کمک کند.

انتخاب بین تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال یا ترکیبی از آن‌ها به عوامل مختلفی مانند دانش، تجربه، سبک معاملاتی، افق زمانی و نوع دارایی بستگی دارد. به‌عنوان یک معامله‌گر باید با آگاهی از نقاط قوت و ضعف هر روش و با درنظرگرفتن تفاوت تحلیل تکنیکال با بنیادی، بهترین گزینه را برای خود انتخاب کنید. همچنین باید همیشه آماده یادگیری و بهبود مهارت‌های خود باشید تا بتوانید در بازارهای پرنوسان و پیچیده امروزی موفق عمل کنید.

منابع: + + +

مزایای تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال به‌خوبی به شناسایی فرصت‌های معاملاتی کوتاه‌مدت و زمان مناسب برای ورود و خروج از معامله کمک می‌کند. همچنین در تمام بازه‌های زمان از معاملات درون‌روزی (intraday) تا معاملات بلندمدت قابل ‌اجرا است. تحلیل تکنیکال سطوح مشخصی را برای ورود و خروج از معامله و همچنین تعیین حد ضرر (stop-loss) پیشنهاد می‌دهد.

معایب استفاده از تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال با وجود تمام مزایایی که دارد، می‌تواند ذهنی باشد و تفسیر الگوها می‌تواند از تریدری به تریدر دیگر متفاوت باشد. این تحلیل می‌تواند سیگنال‌های اشتباه (false signals) و حرکات فریبنده (trap moves) را به همراه داشته باشد که منجر به تصمیمات معاملاتی نادرست می‌شود. همچنین توانایی محدودی برای پیش‌بینی روندهای بلندمدت بازار دارد. تحلیل تکنیکال به ارزش ذاتی یک دارایی توجهی نمی‌کند و تنها بر قیمت و روندهای گذشته تمرکز دارد.

مزایای تحیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل بنیادی به درک روندهای بلندمدت ارزش ارز و شناسایی عوامل بنیادی که بر آن تأثیر می‌گذارند، کمک می‌کند. همچنین راهکار خوبی برای شناسایی فرصت‌های بزرگ در سطح کلان اقتصادی (macro-level) و همچنین ریسک‌های بالقوه است. تحلیل بنیادی برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات بلندمدت و ایجاد استراتژی معاملاتی ضروری است.

معایب استفاده از تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل فاندامنتال برای اندازه‌گیری دقیق تأثیر رویدادهای اقتصادی بر ارزها دشوار است؛ زیرا تأثیر این رویدادها می‌تواند غیرمستقیم و پیچیده باشد. همچنین این نوع تحلیل یک شاخص تأخیرکننده است؛ زیرا براساس داده‌های تاریخی بنا شده است و ممکن است نتواند تغییرات ناگهانی بازار را به‌طور کامل پیش‌بینی کند. تحلیل بنیادی برای معاملات کوتاه‌مدت تاکتیکی که بر نوسانات لحظه‌ای بازار تمرکز دارند، چندان کاربردی نیست.

سوالات متداول پرتکرارترین سوالاتی که از ما
پرسیده می‌شود.
اینجا می‌توانید پاسخ سوالات یا ابهاماتی که دارید را پیدا کنید. اگر پیدا نشد، حتما با تیم پشتیبانی ما تماس بگیرید.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
دیدگاه‌ها و نظرات نظر خود را در مورد این پست بنویسید 
برای شروع سفر تجاری خود با FORFX آماده اید؟ اکنون به ما بپیوندید و بخشی از یک شرکت تجاری مبتکر مبتکر و شفاف شوید. ما اینجا هستیم تا شما را در سفر به سوی آزادی مالی توانمند کنیم.
همین حالا شروع کنید