تحلیل تکنیکال مقدماتی

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن چیست؟

۲۱ دقیقه . ۰۵ تیر
۰
امتیاز این نوشته
۰

در دنیای بازارهای مالی، سرمایه‌گذاران و معامله‌گران دائماً به‌دنبال روش‌های کارآمدی برای تجزیه و تحلیل الگوهای قیمتی و پیش‌بینی روندهای آینده هستند. تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن دو رویکرد اصلی در بازار فارکس هستند که اغلب با هم اشتباه گرفته می‌شوند. روش اول شامل مشارکت‌کنندگان در بازار است که از تکنیک‌های معاملات فارکس براساس اندیکاتورهای تکنیکال و الگوهای نمودار استفاده می‌کنند. ازسوی‌دیگر، معامله‌گرانی داریم که عمدتاً از تکنیک‌های پرایس اکشن خام استفاده می‌کنند؛ بنابراین پرسشی که مطرح می‌شود این است که تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن چیست؟

درحالی‌که این دو روش وجوه مشترکی دارند؛ اما کاملاً متفاوت هستند. در این مقاله به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن می‌پردازیم و آن‌ها را از نظر تعریف، ابزارها و تکنیک‌های مورد استفاده مقایسه می‌کنیم. با درک عمیق‌تر این دو رویکرد می‌توانید تصمیمات آگاهانه‌تری در مورد انتخاب روش مناسب برای نیازها و اهداف خود بگیرید.

پرایس اکشن چیست؟

پیش‌از اینکه تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن را بررسی کنیم، باید بدانید هر یک از این دو روش چیستند و چه ویژگی‌هایی دارند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن

پرایس اکشن که به آن معاملات بدون اندیکاتور یا تحلیل نمودار خام هم گفته می‌شود، رویکردی برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی براساس حرکات و الگوهای قیمتی صرف است. در این روش، معامله‌گران به‌جای استفاده از اندیکاتورها و سایر ابزارهای تحلیلی پیچیده، به‌طور مستقیم بر نمودار قیمت تمرکز می‌کنند تا روندها، الگوها و فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کنند. با تمرکز صرف بر قیمت می‌توانید نویز ایجادشده توسط اندیکاتورهای عقب‌مانده را از بین ببرید و درک بهتری از احساسات بازار به‌دست آورید.

معامله‌گران پرایس اکشن بر این باورند که همۀ اطلاعات مرتبط در مورد یک دارایی در حرکت قیمت آن منعکس شده است. همان‌طور که گفته شد، آن‌ها برای تصمیم‌گیری در مورد معاملات به تجزیه و تحلیل الگوها، روندها و سطوح کلیدی حمایت و مقاومت می‌پردازند.

در واقع پرایس اکشن شبیه رانندگی با GPS خاموش است. به‌جای تکیه بر فرمول‌های پیچیده و تحلیل‌های وقت‌گیر، معاملات خود را با استفاده از درک خود از بازار انجام می‌دهید. اگر تحلیل پرایس اکشن به شما بگوید که قیمت در حال افزایش است، ممکن است بخواهید یک موقعیت خرید (لانگ) اختیار کنید یا اگر فکر می‌کنید قیمت کاهش پیدا می‌کند، ممکن است تصمیم بگیرید دارایی را به فروش (شورت) برسانید.

درک معاملات پرایس اکشن شامل نگاه‌کردن به الگوها و شناسایی شاخص‌های کلیدی است که ممکن است بر سرمایه‌گذاری‌های شما تأثیر بگذارد. روش‌های مختلف پرایس اکشن وجود دارد که بسیاری از معامله‌گران برای پیش‌بینی حرکات بازار و کسب سود کوتاه‌مدت از آن‌ها استفاده می‌کنند.

اجزای کلیدی تحلیل پرایس اکشن عبارت‌اند از:

  • الگوهای کندل استیک؛
  • الگوهای نمودار (به‌عنوان مثال سر و شانه، دو قله و کف)؛
  • شناسایی سطوح مهم قیمت.

الگوهای کندل استیک نقش حیاتی در تحلیل پرایس اکشن ایفا می‌کنند. این الگوها اطلاعات ارزشمندی در مورد رفتار بازیگران بازار ارائه می‌دهند و می‌توانند نشان‌دهندۀ معکوس‌شدن یا ادامه روند قیمت باشند. با شناسایی الگوهایی مانند دوجی (doji)، پوششی (Engulfing) و چکش (hammer) می‌توانید نقاط عطف کلیدی را در بازار شناسایی کنید.

تحلیل نمودار یکی دیگر از جنبه‌های ضروری پرایس اکشن در فارکس است. معامله‌گران از انواع مختلف نمودارها مانند نمودار خطی (Linear)، نمودار میله‌ای (Bar) و نمودار کندل استیک (Candlestick) برای تفسیر بصری پرایس اکشن استفاده می‌کنند. آن‌ها سطوح حمایت و مقاومت، خطوط روند و الگوهای نمودار را برای شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه برای معاملات تجزیه و تحلیل می‌کنند.

سیگنال‌های پرایس اکشن که گاهی اوقات الگوهای پرایس اکشن یا تریگرهای پرایس اکشن نامیده می‌شوند، الگوهای قابل شناسایی آسان در یک بازار هستند که می‌توانند برای پیش‌بینی رفتار آینده بازار استفاده شوند. معامله‌گران باتجربه گاهی اوقات می‌توانند با تشخیص اشکال یا تکرارهایی در عملکرد گذشته، این سیگنال‌ها را به‌سرعت تشخیص دهند.

مزایا و معایب معاملات پرایس اکشن

معاملات پرایس اکشن نسبت به سایر استراتژی‌های معاملاتی مزایای زیر را ارائه می‌دهد:

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
معامله‌گران پرایس اکشن در شناسایی روندهای بازار مهارت دارند.
  • سادگی: معاملات پرایس اکشن با تمرکز بر مهم‌ترین عامل، یعنی قیمت، فرایند تصمیم‌گیری را ساده می‌کند. معامله‌گران می‌توانند از پیچیدگی تعداد زیادی از اندیکاتورها اجتناب کنند و در عوض به تحلیل بصری نمودار تکیه کنند.
  • تحلیل بلادرنگ: معامله‌گران می‌توانند به‌سرعت حرکات بازار را مشاهده کنند و واکنش نشان دهند که فرصتی برای گرفتن موج بازار ایجاد می‌کند. این ویژگی نسبت به اندیکاتورهای تکنیکال که همیشه نسبت به بازار تأخیر خاصی دارند، برتری دارد.
  • شناسایی روند: معامله‌گران پرایس اکشن در شناسایی روندهای بازار مهارت دارند. آن‌ها با تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت و ساختار نمودار می‌توانند معکوس‌شدن یا ادامه روندهای بالقوه را شناسایی کنند. به‌این‌ترتیب امکان ورود به معاملات در نقاط بهینه را پیدا می‌کنند.

معایب معاملات پرایس اکشن را می‌توان موارد زیر دانست:

  • این روش مستعد ذهنی‌بودن است و می‌تواند منجر به تفاسیر مختلف در بین معامله‌گران شود.
  • اگرچه مزایای زیادی دارد؛ اما روش کاملی نیست و ممکن است در همه شرایط بازار به‌خوبی کار نکند.
  • به‌دلیل وابستگی به توانایی معامله‌گران در تفسیر دقیق الگوهای کندل نمی‌توان آن را به‌طور کامل خودکار کرد و نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر زمان معامله‌گران برای تحلیل و تصمیم‌گیری است.
  • تسلط بر پرایس اکشن نیازمند تمرین و تجربه است.

روش‌های تحلیل تکنیکال در معاملات فارکس چیست؟

برای اینکه بتوانیم به‌طور دقیق به بررسی تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بپردازیم، لازم است در مورد تحلیل تکنیکال هم اطلاعات کافی داشته باشید.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
تسلط بر اندیکاتورها از ملزومات تحلیل تکنیکال است.

تحلیل تکنیکال یکی دیگر از دو رویکرد اصلی در معاملات فارکس است که شامل مطالعه اندیکاتورهای تکنیکال، الگوهای نمودار، ابزارهای آماری و حجم معاملات برای پیش‌بینی حرکات آتی قیمت است.

تحلیلگران تکنیکال از ابزارهایی مانند میانگین‌های متحرک، RSI (شاخص قدرت نسبی)، MACD (واگرایی همگرایی میانگین متحرک)، باندهای بولینگر و بسیاری دیگر برای تولید سیگنال‌های معاملاتی و شناسایی نقاط ورود و خروج بالقوه استفاده می‌کنند. درحالی‌که پرایس اکشن بخشی از تحلیل تکنیکال است، تحلیل تکنیکال شامل طیف وسیع‌تری از ابزارها و روش‌ها فراتر از صرف حرکات قیمت می‌شود.

هدف از تحلیل تکنیکال شناسایی فرصت‌های معاملاتی با احتمال سود بالا و ریسک کم است. برخی از روش‌های رایج تحلیل تکنیکال در معاملات فارکس شامل موارد زیر است:

  • مطالعه نمودارها: نمودارها نمایش بصری قیمت یک دارایی در طول زمان هستند. معامله‌گران از انواع مختلف نمودارها مانند نمودارهای کندل استیک، خطی و میله‌ای برای تجزیه و تحلیل روند قیمت، سطوح حمایت و مقاومت و الگوهای قیمتی استفاده می‌کنند.
  • اندیکاتورهای تکنیکال: اندیکاتورهای تکنیکال ابزارهای ریاضی هستند که برای تجزیه و تحلیل داده‌های قیمت و حجم معاملات و شناسایی روندها، الگوها و فرصت‌های معاملاتی استفاده می‌شوند. برخی از اندیکاتورهای محبوب عبارت‌اند از: میانگین متحرک (Moving Average)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD).
  • الگوهای قیمتی: الگوهای قیمتی اشکال خاصی هستند که در نمودار قیمت ظاهر می‌شوند و ممکن است نشان‌دهندۀ روند آتی بازار باشند. برخی از الگوهای قیمتی رایج شامل الگوهای سر و شانه (Head and shoulders)، مثلث‌ها (triangles) و پرچم‌ها (flags) هستند.
  • سطوح حمایت و مقاومت: سطوح حمایت و مقاومت، نقاط قیمتی هستند که در آن‌ها تمایل دارند قیمت‌ها برگردند یا از آن‌ها دور شوند. سطوح حمایت به‌عنوان نقاطی عمل می‌کنند که در آن‌ها تقاضا برای یک دارایی قوی‌تر از عرضه است، درحالی‌که سطوح مقاومت به‌عنوان نقاطی عمل می‌کنند که در آن‌ها عرضه قوی‌تر از تقاضا است.
  • تجزیه و تحلیل نوسانگر (Oscillator): تجزیه و تحلیل نوسانگر روشی برای مطالعه نوسانات قیمت یک دارایی در تلاش برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی است. نوسانگرها ابزارهایی هستند که دامنه نوسانات قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن از جوانب مختلف

با وجود اینکه معامله براساس پرایس اکشن با معامله براساس تحلیل تکنیکال و اندیکاتورها متفاوت است، شباهت‌های زیادی بین آن‌ها وجود دارد. هر دو معامله‌گر پرایس اکشن و معامله‌گر تحلیل تکنیکال تمام تصمیمات معاملاتی خود را با استفاده از نمودار قیمت می‌گیرند و هر دو با استفاده از قیمت بازار، جهت احتمالی حرکت بازار را تعیین می‌کنند. تفاوت بزرگ بین این دو، نحوه تحلیل قیمت برای پیش‌بینی آینده است.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
معامله‌گران پرایس اکشن با ترکیب اتفاقات گذشته با اتفاقات حال، آینده را پیش‌بینی کنند.

معامله‌گران پرایس اکشن تمایل دارند قیمت فعلی بازار را با قیمت گذشته مقایسه کنند تا جهت احتمالی حرکت بازار را تعیین کنند؛ درحالی‌که معامله‌گران تحلیل تکنیکال فقط قیمت گذشته را برای یافتن جهت حرکت بازار تحلیل می‌کنند. همه اندیکاتورها از قیمت‌های گذشته بازار به‌دست می‌آیند که اساساً به این معنی است که معامله‌گران تحلیل تکنیکال فقط با استفاده از گذشته سعی در پیش‌بینی آینده دارند. معامله‌گران پرایس اکشن هم این کار را انجام می‌دهند؛ اما با یک تفاوت بسیار مهم این است که آن‌ها سعی می‌کنند با ترکیب اتفاقات گذشته با اتفاقات حال، آینده را پیش‌بینی کنند.

یک استراتژی معاملاتی پرایس اکشن معمولی به این صورت است که معامله‌گر سطحی را در بازار براساس تاریخچه قیمت گذشته تعیین می‌کند و سپس قیمت را تماشا می‌کند تا ببیند زمانی که بازار به سطح قدیمی‌ باز می‌گردد، چه اتفاقی می‌افتد. اگر بازار به همان سطح برگردد و الگوی پرایس اکشنی را که معامله‌گر از آن آگاهی دارد، ایجاد کند، او می‌تواند این را نشانه‌ای بداند که بازار می‌خواهد معکوس شود و از سطح دور شود. در این صورت ممکن است وارد معامله‌ شود تا سعی کند از این معکوس‌شدن کسب سود کند.

در این مثال، معامله‌گر پرایس اکشن از گذشته به‌همراه حال برای شکل‌دادن فرضیه‌ای در مورد اینکه بازار ممکن است در آینده نزدیک به کجا حرکت کند، استفاده کرده است. او می‌دانست که بازار در گذشته در آن سطح معکوس شده است؛ اما نمی‌داند که آیا در آینده در همان سطح معکوس خواهد شد یا خیر؛ پس به‌جای اینکه صرفاً با پیش‌بینی اینکه آن سطح باعث برگشت قیمت می‌شود، وارد یک معامله شود، منتظر ماند تا بازار به آن سطح برگردد و سپس با توجه به واکنش قیمت در آن سطح ببیند که آیا احتمال برگشت قیمت از آن سطح زیاد است یا خیر.

اینگونه است که بیشتر معامله‌گران پرایس اکشن معامله می‌کنند، آن‌ها یا با ترکیب گذشته با حال، تصمیمات معاملاتی خود را می‌گیرند یا فقط تصمیمات خود را براساس اتفاقات حال می‌گیرند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن این است که تریدرهای تکنیکال تمام تصمیمات خود را براساس اتفاقاتی که در گذشته رخ داده است، می‌گیرند. آن‌ها گذشته را با حال ترکیب نمی‌کنند و فقط از گذشته استفاده می‌کنند. دلیل این امر این است که همه اندیکاتورهای معاملاتی از پرایس اکشن گذشته محاسبه می‌شوند؛ بنابراین اطلاعاتی را براساس آنچه درحال‌حاضر اتفاق می‌افتد، به معامله‌گر نشان نمی‌دهند؛ بلکه اطلاعاتی را براساس آنچه در گذشته رخ داده است به آن‌ها نشان می‌دهند.

طبق آنچه که گفته شد، تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن را از جنبه‌های مختلف می‌توان به‌صورت زیر دانست:

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن از نظر ابزار و اندیکاتورها

تحلیل پرایس اکشن عمدتاً بر مشاهده الگوها و سطوح قیمت تکیه می‌کند، درحالی‌که تحلیل تکنیکال طیف وسیعی از اندیکاتورها و نوسانگرهای تکنیکال را در بر می‌گیرد. آنچه که باید درنظر داشته باشید این است که همه روش‌های انجام تحلیل تکنیکال به یک اندازه کاربرد ندارند. به عبارت ساده‌تر، مطالعه همه داده‌های ایجادشده توسط تحلیل تکنیکال لزوماً مفید نیست. در همین زمان، طرفداران پرایس اکشن عمدتاً به نمودارهای قیمت خام و اطلاعات مربوط به ارزش دارایی که ایجاد می‌کنند، تکیه می‌کنند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
تحلیل پرایس اکشن تمایل دارد ساده‌تر و شهودی‌تر باشد

نمودارهای فارکس در صدها الگوی مختلف وجود دارد که به‌نظر نمی‌رسد کسی بتواند همه آن‌ها را یاد بگیرد. علاوه‌براین، اندیکاتورهای تکنیکال با میلیون‌ها تنظیمات و پیکربندی مختلف ارائه می‌شوند. نکته کلیدی این است که هیچ یک از این ابزارها بدون درنظرگرفتن پرایس اکشن نباید مورد استفاده قرار گیرند.

بنابراین حتی زمانی که تنها بر تحلیل تکنیکال تکیه می‌کنیم، تحلیل پرایس اکشن عاملی است که به‌سادگی نمی‌توانیم آن را نادیده بگیریم. در غیر این صورت، معامله‌گران خرد به‌خصوص در بلندمدت هرگز قادر به اجتناب از شکست و ضررهای مالی هنگفت نخواهند بود.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن از نظر پیچیدگی

تحلیل پرایس اکشن تمایل دارد ساده‌تر و شهودی‌تر باشد و بر درک حرکات و الگوهای اساسی قیمت تمرکز کند. تحلیل تکنیکال به‌دلیل تعدد اندیکاتورها و ابزارهای مورد استفاده می‌تواند پیچیده‌تر باشد.

مشکل اصلی اکثر ابزارهای تحلیل تکنیکال این واقعیت است که آن‌ها نویز زیادی تولید می‌کنند؛ به این معنی که عوامل زیادی را ایجاد می‌کنند که برای یک معامله‌گر خاص ضروری نخواهند بود. ازسوی‌دیگر، برخی از معامله‌گران نمی‌توانند داده‌های ارزشمند را از آن نویز جدا کنند که منجر به درک گمراه‌کننده از آنچه که در بازار می‌گذرد، می‌شود.

در نهایت، معامله‌گران خود را با انبوهی از متغیرهای غیرضروری روبه‌رو می‌بینند که اغلب بی‌معنی هستند. علاوه‌براین، برخی از محبوب ترین اندیکاتورها چیزی جز مشتقاتی از پرایس اکشن نیستند. چرا کسی بخواهد به‌جای اینکه ابتدا پرایس اکشن خام را تجزیه و تحلیل کند، چیزی را که از پرایس اکشن گرفته شده است، بررسی کند؟

پاسخ بسیار ساده است. عیب اصلی پرایس اکشن این است که خودکارسازی آن بسیار دشوار است. همه اقدامات و تحقیقات باید به‌صورت دستی انجام شود. این کار نیازمند مهارت و دانش خاصی است که بیشتر مبتدیان به‌طور معمول فاقد آن هستند.

مورد دیگری که وجود دارد این است که پرایس اکشن به شما نشان نمی‌دهد که قیمت یا بازار در آینده چگونه حرکت خواهد کرد. در واقع این تحلیل، وضعیت فعلی و همچنین نحوه حرکت قیمت پیش‌از ورود شما به بازار را بیان می‌کند. از این نظر، تحلیل تکنیکال انعطاف‌پذیری بیشتری را ارائه می‌دهد؛ زیرا معامله‌گران می‌توانند برای یافتن فرصت‌های کوتاه‌مدت بهتر برای ورود به بازار با موقعیت برنده، پیش‌بینی‌هایی انجام دهند.

تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن از نظر ذهنیت در مقابل عینیت

تحلیل پرایس اکشن می‌تواند ذهنی‌تر باشد؛ زیرا اغلب به تفسیر الگوها و سطوح توسط معامله‌گر وابسته است. ازسوی‌دیگر، تحلیل تکنیکال اغلب از طریق استفاده از فرمول‌های ریاضی و اندیکاتورها داده‌های عینی‌تر را ارائه می‌دهد.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن از نظر انعطاف‌پذیری

معامله‌گران پرایس اکشن ممکن است انعطاف بیشتری برای سازگاری با شرایط متغیر بازار داشته باشند؛ زیرا به اندیکاتورهای خاصی وابسته نیستند. تحلیلگران تکنیکال ممکن است در رویکرد خود انعطاف کمتری داشته باشند و به اندیکاتورها و استراتژی‌های از پیش تعیین‌شده تکیه کنند.

پرایس اکشن در مقابل تحلیل تکنیکال: کدام را انتخاب کنیم؟

اینکه بگوییم کدامیک از روش‌های تحلیل تکنیکال یا پرایس اکشن بهتر است و چرا، بسیار سخت است. از یک سو، رویکرد پرایس اکشن استراتژی عالی برای فیلترکردن نویزهایی است که در کتاب‌های رایگان و منابع وب متعدد با وعده آموزش جامع برخورد می‌کنید.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
هر دو تحلیل را امتحان کنید تا ببینید خودتان از کدام‌یم نتیجۀ بهتری میگیرید

کلید موفقیت در استفاده از هر یک از روش‌ها، پاکسازی تمام اطلاعات بی‌ارزش و خلاصه‌کردن آن به چیزی است که واقعاً کار می‌کند و واقعاً با توجه به شرایط بازار منطقی است. پرایس اکشن، حرکت قیمت، داده‌های تاریخی و احساسات بازار عوامل منطقی پشت تجارت فارکس هستند. این‌ها عواملی هستند که بازار را به حرکت در می‌آورند.

خبر بد برای مبتدیان این است که همه معامله‌گران نمی‌توانند بازار را مانند کتابی باز با استفاده از پرایس اکشن بخوانند. در مقابل، برخی دیگر از سرمایه گذاران به اندازه کافی مهارت دارند که از اندیکاتورهای تکنیکال برای شناسایی فرصت‌های معاملاتی بالقوه سودآور استفاده کنند. این روش نیازمند تجربه خاص و درک نحوه عملکرد تحلیل تکنیکال هم است.

هرگونه تحلیلی به درک بهتر بازار کمک می‌کند. معامله‌گران از مجموعه‌ای از میله‌ها و الگوهای قیمت برای ایجاد سیگنال برای ورود به بازار استفاده می‌کنند. داده‌های تولیدشده تا حدودی خروج از بازار را هم ممکن می‌کند. این کار را می‌توان با پرایس اکشن یا تحلیل تکنیکال انجام داد.

همۀ کاری که شما نیاز دارید این است که صبور باشید و منتظر بمانید تا همگرایی عوامل ضروری در نهایت برای ایجاد یک فرصت ورود عالی هماهنگ شوند. چالش دیگر در اینجا یادگیری خواندن سیگنال‌های معاملاتی است. اگر یاد بگیرید که از اطلاعات بی‌ارزش اجتناب کنید و در عوض روی داده‌های ارزشمند تمرکز کنید، معاملات شما به‌سرعت به موفقیت خواهند رسید.

جدول مقایسه تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن

در جدول زیر می‌توانید تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن را به‌طور خلاصه مشاهده کنید:

ویژگیپرایس اکشنتحلیل تکنیکال
تمرکزحرکات و الگوهای قیمتاندیکاتورها و ابزارهای تکنیکال
رویکردذهنی و تفسیرپذیرعینی و مبتنی بر داده
پیچیدگیسادهپیچیده
تجربهنیاز به تمرین و تجربهمی‌تواند به‌سرعت آموخته شود
بازارهادر همه بازارها قابل اجرا استدر بازارهای با حجم معاملات بالا و نقدینگی بیشتر بهتر عمل می‌کند
جدول تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن

پراپ تریدینگ با FORFX: کسب سود از تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بدون نیاز به سرمایه اولیه

در دنیای پراپ فرم تریدینگ که معامله‌گران به‌طور حرفه‌ای با سرمایه شرکت‌های مالی معامله می‌کنند، انتخاب بین تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن به‌عنوان ابزار اصلی تحلیل بازار نقشی اساسی در موفقیت پراپ تریدرها ایفا می‌کند. این معامله‌گران به‌خوبی قادرند از هریک از این دو تحلیل یا ترکیبی از آن‌ها برای شناسایی فرصت‌های سودآوری استفاده کنند.

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن

پراپ تریدر (Proprietary Trader) فردی است که به‌جای سرمایه شخصی خودش با سرمایه یک شرکت، بانک یا مؤسسه مالی معامله می‌کند و از سود معاملات درصد قابل‌توجهی را به‌عنوان پاداش دریافت می‌کند. این تریدرها از مزایای دسترسی به سرمایه زیاد، منابع تحقیقاتی و آموزشی قوی و محیط کاری تخصصی بهره‌مندند و می‌توانند تمام تمرکز خود را روی سودآوری معاملاتشان بگذارند.

شرکت FORFX به‌عنوان پراپ معتبر برای ایرانیان با ارائه راه‌حل‌های نوآورانه، فرصت‌های جدیدی را برای تریدرهای ایرانی در بازار فارکس فراهم کرده است. این شرکت پیشرو در زمینه پراپ تریدینگ با معرفی محصول جدید خود تحت عنوان «حساب لایو»، فرایند دسترسی به سرمایه را برای معامله‌گران به‌صورت قابل‌توجهی آسان و هموار کرده است.

تریدرها با این روش می‌توانند با استفاده از حساب شخصی خود در چالش FORFX شرکت کنند. برای این منظور کافی است حساب خود را نزد بروکر معتبر و تحت نظارت اپوفایننس باز کنند. سپس می‌توانند در چالش شرکت و در صورت موفقیت، سرمایه مورد نیاز را دریافت کنند. در صورت عدم موفقیت در چالش امکان شرکت مجدد بدون پرداخت هزینه اضافی وجود دارد و محدودیتی از نظر تعداد دفعات شرکت در چالش هم وجود ندارد.

علاوه‌بر حساب لایو، FORFX گزینه حساب دمو یا همان حساب کلاسیک پراپ فرم را هم ارائه می‌دهد. معامله‌گران می‌توانند با پرداخت هزینه مربوطه در چالش دو مرحله‌ای شرکت کنند و در صورت موفقیت، سرمایه دریافت کنند. اگر در این چالش‌ها ناموفق باشند، باید هزینه حساب دمو را دوباره پرداخت کنند؛ اما FORFX تا ۲۰ درصد تخفیف برای این دسته از معامله‌گران درنظر گرفته است.

مزایای دیگر خدمات FORFX عبارت‌اند از:

  • استفاده از پلتفرم‌های معاملاتی پیشرفته MT4 و MT5 که معامله‌گران را قادر می‌سازد تا به‌طور مستقیم به بازار فارکس و طیف وسیعی از ابزارها شامل ارزها و قراردادهای CFD دسترسی پیدا کنند؛
  • پشتیبانی ۲۴/۷ توسط تیم حرفه‌ای برای رفع هرگونه مشکل.
  • تقسیم منصفانه سود با اختصاص ۸۰ درصد سهم به معامله‌گران.
  • همکاری با کارگزار معتبر اپوفایننس که تحت نظارت FSA فعالیت می‌کند و امنیت سرمایه‌های معامله‌گران را تضمین می‌کند.

با بهره‌گیری از خدمات FORFX می‌توانید به‌صورت حرفه‌ای در بازار پرنوسان و پر از فرصت فارکس فعالیت کنید و سودآوری خود را به‌طور چشم‌گیری افزایش دهید.

سخن پایانی

تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن در نگرش و ابزارهایی است که به‌کار می‌برند. تحلیل تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها و الگوهای نموداری سعی در پیش‌بینی حرکات آتی بازار دارد، درحالی‌که پرایس اکشن به تحلیل مستقیم و خام قیمت‌ها می‌پردازد و الگوهای قیمتی را مورد بررسی قرار می‌دهد.

هر دو روش مزایا و معایب خود را دارند و شما به‌عنوان یک معامله‌گر براساس تجربه، ترجیحات و شیوه معاملاتی خود ممکن است به یکی از این دو روش یا ترکیبی از هر دو علاقه نشان دهید. درک تفاوت تحلیل تکنیکال با پرایس اکشن برای شما اهمیت زیادی دارد؛ چراکه با توجه به آن می‌توانید استراتژی‌های معاملاتی خود را تنظیم کنید تا بتوانند در معاملات خود به‌طور مؤثری ریسک را مدیریت کنید و سودآوری خود را افزایش دهید. ترکیب دانش و تجربه همراه با یک برنامه مدیریت ریسک محکم می‌تواند کلید موفقیت شما در بازارهای مالی باشد.

منابع: + + +

مزایای تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال می‌تواند به‌سرعت آموخته شود. این روش عینی و مبتنی بر داده است و در طیف وسیعی از بازارها استفاده می‌شود. تحلیل تکنیکال می‌تواند به شناسایی سیگنال‌های معاملاتی با احتمال بالا کمک کند.

معایب تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال می‌تواند پیچیده و گیج‌کننده باشد و نشانگرهای متناقضی ایجاد کند. این روش همیشه قابل اعتماد نیست.

آیا می‌توانم از پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به‌طور هم‌زمان استفاده کنم؟

بله، می‌توانید از پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به‌طور هم‌زمان استفاده کنید. در واقع، بسیاری از معامله‌گران موفق از ترکیبی از هر دو روش برای معاملات خود استفاده می‌کنند. پرایس اکشن می‌تواند به شما کمک کند تا الگوهای قیمتی را شناسایی کنید، درحالی‌که تحلیل تکنیکال می‌تواند به شما کمک کند تا این الگوها را تأیید کنید و ریسک خود را مدیریت کنید.

سوالات متداول پرتکرارترین سوالاتی که از ما
پرسیده می‌شود.
اینجا می‌توانید پاسخ سوالات یا ابهاماتی که دارید را پیدا کنید. اگر پیدا نشد، حتما با تیم پشتیبانی ما تماس بگیرید.
این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!
دیدگاه‌ها و نظرات نظر خود را در مورد این پست بنویسید 
برای شروع سفر تجاری خود با FORFX آماده اید؟ اکنون به ما بپیوندید و بخشی از یک شرکت تجاری مبتکر مبتکر و شفاف شوید. ما اینجا هستیم تا شما را در سفر به سوی آزادی مالی توانمند کنیم.
همین حالا شروع کنید